امروز چهارده سال از قتلعام یکاولنگ گذشت. در ۱۹ جدی ۱۳۷۹ طالبان با بیرحمی تمام بیش از ۳۰۰ تن از هموطنان رنجدیده ما را در قریههای كتهخانه، بيد مشكين، مندیک، کلیگان، كشكك، آخندان، سرآسياب، درهعلی وغیره به گلوله بسته وحشت آفریدند. مرد، زن، پیر و جوان همه به خون افتادند و برای روز ها اجساد آنان با خون و برف نقش زمین گشت. طالبان که جز قتل، کشتار و نابودی داشته های مادی و معنوی مردم چیزی به همراه نداشتند، هرجا رسیدند جز مرگ و ماتم و بربادی هدیهای به ملت نداشتند. به آتش کشیدن تاکزار های شمالی، آتش زدن مرکز ولسوالی خواجهغاز در تخار، قتل عام های مزار و یکاولنگ، تخریب پیکره های بزرگ بودا در بامیان، اعدامهای صحرایی و قطع دست و پا، محصور ساختن زنان در چهاردیواری خانه و جنایات بیشمار دیگر بخشی از کارنامهی سیاه آنان را طی چند سال حاکمیت خونین شان تشکیل میدهد که هرگز از حافظه ملت و تاریخ زدوده نخواهد شد. پس از فروپاشی حاکمیت قرون وسطایی طالبان و تشکیل حکومت تحت حمایت امریکا نه تنها گامی در جهت تامین عدالت برداشته نشد، بلکه جنایتکاران سه دهه گذشته بار دیگر بر سرنوشت مردم حاکم گردانیده شدند. مزدوران روس؛ قاتل هزاران فرزند آزادیخواه کشور در کنار شرکای جرم تنظیمی شان و تکنوکرات های بازگشته از غرب همراه با عناصر تاریخزده طالبی در یک مغازله بیشرمانه هم دیگر را در آغوش گرفته و آخرین میخ را بر تابوت دموکراسی و عدالت کوبیدند. به دلیل همین سیاست برائت جنایتکاران از محاکمه و عدالت است که افغانستان روزتاروز در آتش جنگ و خشونت و بربادی و فساد غوطهور شده میرود.
شرکت سهامی مولود رسواترین انتخابات جهان نیز مانند حکومت کرزی تمایل برای پرداختن به موضوع عدالت و دادخواهی ندارد، چون بدنامترین ناقضان حقوق بشر ستون های اصلی آن را تشکیل میدهد. پس با اتکا به این واقعیت، چشمداشت تامین عدالت از این دولت لرزان، رویای دست نیافتنی خواهد بود. و تاریخ به ما میآموزد که تا وقتی عدالت برقرار نگردد، هیچ کشوری روی امنیت و خوشبختی و سعادت را نخواهد دید.

طفل یکاولنگ که داغ از دست دادن برادر، پدر، پدر بزرگ، کاکا، ماما و عزیز ترین نزدیکانش را در خون خود دارد، امروز چهارده ساله میشود. او در اولین نگاه به زندگی، جز فرش خون عزیزان خود چیزی ندیده است. محاکمه عاملان این ددمنشی یگانه خواست اوست، معامله ارگ نشینان و تیکهداران قومی با سران جانی طالبان هرگز حس دادخواهی را در او نخشکانده بلکه برعکس آتش انتقام را بیشتر از پیش در قلب داغدارش فروزان میسازد. پس بازماندگان قربانیان تا تحقق عدالت آرام نمینشینند. اگر تا امروز جنایتکاران با تصویب قوانین معافیت و خودبخشی از عدالت فرار نموده و به آسودگی زندگی میکنند، اما فردا بیگمان در یک دادگاه مردمی محاکمه شده و جزای شنیعترین جنایات خود را خواهند دید. اگر جنایتکاران طی سیزده سال بر دالر و کرسیهای مهم دولتی تکیه زدند، اما غریو دادخواهی ملت هر روز آنان را در افکار عامه محاکمه و محکوم نموده است.

با آنکه «انجمن اجتماعی دادخواهان افغان» از بدو تاسیس تا اکنون در هر حرکت و برنامه انجمن، خواست های مشخص خود را ابراز داشته است، اینک نیز بار دیگر آنرا تکرار میکنیم، به امید روزی که با اتکا به اراده خلل ناپذیر مردم به خواست خود نایل گردیم. ۱- ما خواهان برکناری فوری تمامی جنایتکاران دوران حاکمیت وطنفروشان خلق و پرچم، خرمستی های تنظیمها، امارت وحشت قرون وسطایی طالبان و دوران بعد از آن تا امروز، از وظایف دولتی شان هستیم. ۲- ما خواهان محاکمه تمامی متهمان به جنایت و خیانت سه دهه اخیر در یک محکمه باصلاحیت و بیطرف ملی و بینالمللی میباشیم. ۳- ما خواهان قطع فوری کشتار مردم غیرنظامی به وسیله نیروهای امریکایی و ناتو هستیم و باید جنایات جنگی این نیروها به دادگاههای جهانی کشانیده شود. دادن هرگونه مصونیت قضایی به آنان را خیانت به خون مردم خود میشماریم. ۴- ما خواهان کشف تمامی گورهای دستهجمعی کشف ناشده و بررسی جدی گورهای دستهجمعی کشفشده در هر دورهای از جنایت میباشیم. ۵- ما نامگذاری اماکن و جادهها به نام جنایتکاران را شدیداً محکوم میکنیم و آن را توهین و بیحرمتی به خون شهیدان معصوم خود میدانیم. ۶- ما تقاضا داریم تا بنای یادبودی به نام ناپدیدشدگان گمنام اعمار گردد و محلهای به نام «مزار شهدا» مختص گردد تا اجساد گورهای دستهجمعی با اعزاز و اکرام در آن دفن گردند. ۷- ما از تمامی وطنداران خویش در سرتاسر افغانستان که برادران و خواهران، اقارب و عزیزان وجگرگوشههای خود را طی بیش از سی سال اخیر از دست داده اند تقاضا مینماییم تا با ما تماس گیرند و چگونگی شهادت و ناپدید شدن آنان را با ما در میان گذاشته در تلاشهای ما به خاطر محاکمه عاملان این فجایع سهیم گردند. ۸- متحد شویم تا صدای ما رسا تر و نافذتر گردد!
انجمن اجتماعی دادخواهان افغان ۱۹ جدی ١۳٩۳ (۹ جنوری ۲۰۱۵)


