کابل در جریان جنگ های تنظیمی (۱۹۹۲-۱۹۹۶)شفیقه معلمه کودکستان چنین حکایت میکند: «شب یکشنبه ۲۳حمل ساعت ده شب ۴ نفر مسلح از حزب اسلامی گلبدین داخل منزل ما شدند.
در آن شب که مهمان هم داشتیم، شوهرم رسول از دزدان مسلح حزب خواهش کرد که به اتاق سیاهسرها داخل نشوند و تمام اموال و دارایی خانه را در اختیار شان گذاشت. افراد مسلح در حالی که در دهلیز خانه ضربهای فیر میکردند بطرف زنها حملهور شدند و مردان با دست خالی ضمن زد و خورد از ما دفاع نموده و از ورود دزدان به داخل اتاقی که زنها پناه برده بودند ممانعت کردند.
در اثر فیر آنها دست شوهرم زخم برداشت و برادر شوهرم امین ۲۳ ساله که تازه نامزد شده بود به خاطر دفاع از عفت و ناموس ما به شهادت رسید. ظاهراً از برخورد تفنگداران چنین معلوم میشد که آنها میخواستند حسینه خواهر شوهرم را با زور فرار دهند. اما در اثر مقاومت شوهرم و برادرش با آن که یک زخمی و دیگری شهید شد ولی جانیان نتوانستند به مرام شوم شان نایل شوند و ناچار با خبر شدن همسایهها و مردم محل پا به فرار گذاشتند.»
منبع:کتاب«اسنادی از سالهای خون و خیانت جهادی» منتشر شده توسط «راوا»
انجمن اجتماعی دادخواهان افغان
۲۹ ثور ١۳٩۵ (۱۸می ۲۰۱۶)


